دنیای کاغذی من

شرمنده ام ، که بی تو ... نفس می کشم هنوز...

ساعت هاست دارم فکر می کنم به تو ...

خودت می دونی کی هستی ، اما من نمی دونم ! نمی دونم چطوری باید به تو فکر کرد ...

من از تو هیچی نمی دونم تویی که نمی دونم اسمت چی باشه بهتره ...

من " آسمونی " صدات کردم ، تو زمینی شدی ، زمینی باهات حرف زدم اما دیدم فاصله من با تو از زمین تا آسمونه ...

تویی که اومدی تا یه خط قرمز رو همه " نمی دونم" های من بکشی

اما نمی دونی که به همه " می دونم" هام هم " نون " دادی ...

اومدی تا آینه ام بشی اما نمی دونستی من آینه نمی خوام ، آینه من جیوه نداره !

جیوه هاشو با ناخن هام پاک می کنم . نمی خوام آینه منو نشون بده من از همه آینه ها می ترسم اما آینه تو "جیوه " داره و من محکوم به فرارم ...

تو اومدی تا دنیای واقعی رو نشونم بدی با همه تیرگی هاش، اما من نمی خوام ببینم

چشمای من طاقت دیدن ندارن چرا می خوای منو وادار کنی تا سیاهتراز اینی که هست ببینم ...

تو اومدی به جنگ رویاهای من .

همه اونهایی که تو میگی تباهه و من میدونم محاله ! همه اونایی که بهونه من برای فردا ست

تو مگه رویا نداری معنا ...

چطوری دل مهربونت راضی می شه با رویاهای من نامهربونی کنی . من همین رو دارم تو بگو من دیوونه ام و هیچی نمی دونم ...

من میخوام خواب بمونم من بیداریو نمی خوام . دلم طاقت نداره . اینو می دونی اما نمی دونم چرا می خوای منو بیدار کنی ، بیدارم کنی که ؟

چی می خوای تو بیداری بهم بدی ، چی هست که بدی؟؟؟

معنا بذار بمونم و بذار بمونه ، آخه وقت سفر نزدیکه ، خیلی نزدیک ...

با همه امیدم، نا امیدم پس تو هم صبر داشته باش وقت به سوگ نشستن نزدیکه

به سوگ نشستن اون از من ، به سوگ نشستن من از عشق و

به سوگ نشستن تو از من .

چی بگم

چشم در چشمانت .. تو را مینگرم ... دستانم ناتوان و زبانم قاصر برای تو می نویسم ...

امشب ، من و تو ...

کاش کمی و فقط کمی کوچیکتر بودم تا طلب کردن دامن و آغوشت شرمی نداشتم ...

کاش اونقدر کوچیک بودم که صدای لالاییت خوشترین صدای زندگیم میشد .

سالها و سالها روزهای خوش و ناخوش کنار هم ، با همه تلخی هام کنار اومدی ...

کاش چشمامو می بستم و روبروت قصه همه این سالها رو برات می خوندم و تو از سالهای شیرین بعد برام قصه بخونی .چه خوبه که هستی . تو هر چی بگی خدای مهربونت رد نمیکنه

بهش بگو که تا من هستم تو هم باشی ...

الهی ....



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت13:49توسط زینب | |